آمنه مستقیمی | شهرآرانیوز؛ آنچه این روزها در فلسطین و نوار غزه میگذرد و جنایاتی که به مردم مظلوم این مناطق روا داشته میشود، بیش از هر زمان دیگری بر دفاع از فلسطینیان ضرورت میبخشد؛ دفاعی که صرفا جنبه سیاسی و انسانی ندارد، بلکه باید ریشههای آن را در اصیلترین آموزههای دینی قرآنی جستوجو کرد؛ مسئلهای که در گفتگو با حجتالاسلاموالمسلمین محمدعلی لیالی، استاد دروس خارج حوزه علمیه و عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، بررسی کردهایم و کامل آن را در ادامه میخوانید.
مسئله فلسطین و حمایت از مردم مظلوم این کشور و جریان مقاومت و نیز مقابله با رژیم صهیونیستی و جریان تسلط یهود و یهودیت صهیونیسم بر جهان اسلام، به بحثی مفصل نیاز دارد و از زوایای مختلف دینی، تاریخی و سیاسی، بررسیشدنی است. توجه به این ابعاد مختلف بهویژه در این روزها که شاهد درگیری جریان مقاومت و یهود صهیونیسم هستیم، اهمیت بیشتری مییابد تا بدانیم چرا باید همراه و حامی جریان مقاومت باشیم.
علاوهبر ریشههای دینی، دفاع از مردم مظلوم فلسطین، دلایل تاریخی هم دارد؛ اگر تاریخچه شکلگیری رژیم جعلی صهیونیستی را بررسی کنیم، درمییابیم که یهودیان از سراسر جهان برای حضور در قدس شریف و فلسطین، فراخوانده شدند و پس از حضور، بیتالمقدس و قبله نخست مسلمانان را غصب کردند و رژیمی جعلی را تشکیل دادند.
رژیمی که مایه اختلاف و نزاع در جامعه اسلامی و دشمن سرسخت مسلمانان است. همین مسئله ثابت میکند که امت واحده اسلامی باید از فلسطین که پاره تن اسلام است، دفاع کند.
با تأمل در آیات قرآن کریم درمییابیم که آیات الهی در تصریح و تأکید بر قتل و قتال و جنگ و جهاد و فیسبیلا... بودن آن، نخستین زمینه و شرط را زمانی میداند که دشمنان اعم از منافقان، یهودیان، کفار و مشرکان و... بخواهند مسلمانان را از دیار خود اخراج و به موطن آنها تجاوز و دستدرازی کنند. بهعبارت دیگر، خدای متعال به آنها که سرزمینشان اشغال شده است و از شهر و دیار خود آواره شدهاند، جواز جنگ و جهاد داده است.
از زمان پیدایش رژیم جعلی صهیونیستی از سال۱۹۴۸ بهصورت رسمی تاکنون، یعنی حدود هفتادواندی سال گذشته، تحولات مختلفی در مبارزه مسلمانان با این رژیم رخ داده است، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و نهضت امامخمینی (ره) و پیدایش جریان مقاومت، روزبهروز بر قوت فلسطین افزوده شده است و در این دوران، مباحث مختلفی را اندیشمندان و متفکران جهان اسلام مطرح کردهاند.
نکته نخست آنکه حمایت مسلمانان و بهویژه مردم ایران از مردم مظلوم فلسطین و غزه، بیش و پیش از هرچیز، ریشه دینی دارد و نیز دارای دلایل تاریخی و بسترهای سیاسی است.
شاید امروز بیشتر بر دلایل سیاسی این حمایت و دفاع تأکید شود؛ از این نظر که فلسطین، بخشی از جهان اسلام و رژیم صهیونیستی از دشمنان سرسخت و قسمخورده مسلمانان است، اما از منظر دین و آموزههای قرآن، این حمایت و الزام و ضرورت آن، از آیات وحی سرچشمه میگیرد.
فلسطین بخشی از امت واحده اسلامی و بیتالمقدس، قبله نخست مسلمانان است. همین باعث میشود مسلمانان هرگونه تعدی و تجاوز به مردم آن را محکوم کنند و مقابله با آن را فرض بدانند.
دومین عاملی که قرآن بهواسطه آن به مسلمانان اجازه جنگ و جهاد میدهد، قرار گرفتن تحت ظلم و ستم است: «أُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلونَ بِأَنَّهُم ظُلِموا» (حج، ۳۹).
علاوهبر این، آیات متعدد قرآن مجید بر دفاع از مظلومان و ستمدیدگان و مقابله با ظلم و جور ظالمان، تصریح و تأکید میکند؛ همچون آیه۷۵ از سوره مبارک نسا که میفرماید: «وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ ا... وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ ...؛ چرا در راه خدا و در راه (آزادی) جمعی ناتوان از مرد و زن و کودک، جهاد نمیکنید؟». اینها همه وجهه دینی و قرآنی بودن دفاع از مردم مظلوم فلسطین را نشان میدهد.
از دیگر دلایل دفاع از مردم مظلوم فلسطین، ریشههای اخلاقیانسانی است که آنهم به دین بازمیگردد؛ چون اساسا پیامبر گرامی اسلام (ص) برای اخلاق مبعوث شدهاند: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاق»، لذا دفاع از زنان و کودکان بیگناه و مردم مظلومی که دهها سال است تحت جنایاتی همچون شلیک بمبهای فسفری قرار دارند، فارغ از اسلام و مسلمانی، عین اخلاق است؛ بهعبارت دیگر، نمیتوان انسان بود و خود را اخلاقی دانست، اما دربرابر چنین جنایاتی بیتوجه بود و از انسانهایی که تحت آن قرار دارند، دفاع و حمایت نکرد.
اگرچه دفاع از مردم مظلوم فلسطین و حمایت از جبهه مقاومت، ریشه دینی، تاریخی و سیاسی دارد، اما منافقان و همدستان صهیونسیتها، شبهاتی را در اینباره مطرح میکنند؛ مثل آنکه میگویند چرا شیعیان باید از فلسطینیان که ناصبی (دشمن اهلبیت (ع)) هستند، دفاع کنند یا آنکه افراد بسیاری در داخل نیازمند کمک هستند، چرا کمکهای ما باید به فلسطین برود؟
در پاسخ به این شبهات، باید گفت وقتی سخن از امت واحده اسلامی به میان میآید، مذهب و قوم و نژاد، رنگ میبازد و آنچه معنا مییابد، اخوت و همراهی و همدلی است؛ بهویژه وقتی این اخوت در دفاع از قبله نخست مسلمانان و اسلام باشد.
علاوه بر این، فلسطینیان محب اهلبیت (ع) هستند و بسیاری از مراکز و اماکن و مساجد آنها مزین به نام مبارک ائمه (ع) است. این شبهه و تفکر که منافقان و ضدانقلاب مطرح میکنند، مثل اینکه چرا به فلسطین کمک کنیم درحالیکه خودمان مشکل داریم، اشتباه است. وظیفه جهان اسلام، کمک به مظلومان و محرومان و مسلمانان تحت ظلم است و قرآن مجید خلاف این رویه را نهی میکند.
بنا بر آنچه بیان شد، گفتمان قرآن و اسلام مبتنیبر حمایت از مظلوم و مظلومان است. امروز در جهان، ملتی مظلومتر از فلسطینیان نداریم؛ مردمی که در طول تاریخِ جریان مبارزه مقاومت و فلسطین با صهیونیستها، تحت سختترین ظلمها قرار داشتهاند و طبیعتا گفتمان دینی ما بر حمایت از آنها تأکید میکند، چنانکه امیرالمؤمنین امامعلی (ع) در نامه چهلوهفتم از نهجالبلاغه و در وصیت به امامحسن (ع) و امامحسین (ع) پس از ضربت خوردن، فرمودند: «کونوا لِلظّالِمِ خَصمًا وَ لِلمَظلُومِ عَونًا». این توصیه مربوط به همه ادوار تاریخ است تا دشمن ظالم و حامی و پناه مظلومان باشیم، لذا موضعی که امروز ما در مقابل فلسطین داریم، تجلی و عینیت عمل به همین وصیت است.
مهم آنکه قرآن بر توجه به توطئهها و کارشکنیهای یهود علیه اسلام و مسلمانان و مقابله با آنها بهعنوان بزرگترین دشمن اسلام تأکید و توصیه میکند و بر دشمنی آنها با مسلمانان، پیامبر (ص) و حیات متعالی اسلام تأکید میکند: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَه لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا ...؛ هرآیینه دشمنترین مردم با مسلمانان، یهود و مشرکان را خواهی یافت...» (مائده، ۸۲).
قرآن بارها و بارها تأکید میکند که یهود بر لجاجت و انحراف و نفاق و تحریف آیات الهی بنا شده است و لذا مسلمانان را از توطئههای آنها انذار میدهد و میفرماید: «یهود و نصاری تابعیت مسلمانان از خود را میخواهند: «وَلَنْ تَرْضَى عَنْکَ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ؛ هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، مگر آنکه از آیین آنها پیروی کنی...» (بقره، ۱۲۰). اینها همه آموزههای قرآنی است که ما را به مراقبت مقابل توطئههای این جریان توصیه میکند.